به گزارش مشرق، روزنامه «کیهان» در ویژه های خود نوشت:
اعتراض رئیس مجلس به دروغپردازی روزنامه اجارهای
رئیس مجلس در حین سخنرانی در همایش هیئت امنای دانشگاههای علوم پزشکی کشور از تیتر و مطلب کذب یکی از روزنامههای زنجیرهای با اهداف شوم پرده برداشت.
علی لاریجانی با اشاره به انتشار اخباری در برخی رسانهها مبنی بر اینکه معاملهای بین دولت و مجلس پیرامون انتخاب وزرا در کابینه دولت دوازدهم صورت گرفته، اظهار داشت: «دیروز در یکی از روزنامهها دیدم که تیتری با عکس بنده و آقای روحانی منتشر کرده بود مبنی بر اینکه وزرا برای اینکه در دولت بعد حضور داشته باشند به بهارستان میآیند و معاملاتی انجام میدهند که این خلاف واقع است. » منظور وی از روزنامه دروغگویی که از معامله کذایی میان مجلس و دولت در تیتر و عکس اول سخن گفته بود و در این میان شایعهپراکنی کرده بود، روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد بود.
این روزنامه زنجیرهای دیروز در مطلبی با عنوان «توسل به بهارستان برای ابقاء در پاستور» نوشت: «خبر کوتاه است که برخی وزرای دولت یازدهم برای ماندن در کابینه در حال رایزنی با رئیس مجلس هستند. » آنهایی که با آگاهی بر نداشتن کارنامه عملکرد قابل قبول و در پی آن عدم برخورداری از شانسی برای حضور در فهرست وزرای احتمالی حسن روحانی، به علی لاریجانی رئیس مجلس متوسل شدهاند تا شاید بتوانند همچون محمدرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور دولت یازدهم در کابینه دوازدهم قرار بگیرند.
آفتاب یزد: نجفی جاده صافکن مرعشی نشود
یک روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب میگوید نسخه «سعادتآباد»، دامی برای محمدعلی نجفی است.
آفتاب یزد با اشاره به زمزمههای برخی چهرههای کارگزاران درباره نامزد کردن محمدعلی نجفی برای شهرداری تهران نوشت: اگر طراحی سناریوی کارگزاران بر این مبنا باشد که این بار نیز نجفی برای مدتی در مسند شهردار فعالیت کند و بعد از آن به بهانه عارضه قلبی یا هر مورد دیگری، با بازتولید داستان میراث فرهنگی، راه بهشت را برای حسین مرعشی یا محسن هاشمی باز کند، بدون شک میتواند حیات سیاسی نجفی و مقبولیت او را با صدماتی جدی مواجه سازد و جلسه سعادتآباد را برای همیشه تبدیل به نماد فرصتسوزی اصلاحطلبان کند.
این روزنامه مینویسد: کمتر کسی میتواند در خصوص تواناییها و لیاقت محمدعلی نجفی برای نشستن بر کرسی مدیریت ساختمان بهشت تردیدی به خود راه دهد. با این همه نشست سهگانه کارگزارانیها در سعادتآباد، با توجه به سوابق و کاراکتر هاشمی و مرعشی خالی از تامل نیست. جلسهای که در بهترین شرایط میتواند خروجیاش تنها خود نجفی باشد و هیچ توافقی برای راهیکردن گزینه سابق وزارت آموزش و پرورش به دولت و روی کار آمدن حسین مرعشی صورت نگرفته باشد. حسین مرعشی اما علاوه بر محدودیتهای قضایی که دارد ممکن است از سوی گروهها و طیفهای خاصی بیشتر از نجفی مورد هجمههای گسترده قرار گیرد که نه به سود خود اوست و نه برای آشفته روزیهای تهران لطفی دارد. از سوی دیگر حواشی پیرامون عملکرد مرعشی و هاشمی که دو روی یک سکهاند میتواند شهرداری آتی را شروع نشده وارد حاشیهها و شائبههای تازهای کند.
محمدعلی نجفی اما باید نکتهای را قبل از هر اتفاقی روشن کند. او با حکم رئیسجمهوری به ریاست سازمان میراث فرهنگی منصوب شد. شرایطی که انتظار میرفت نجفی با توجه به کارآمدی و مقبولیتش از آن به بهترین شکل استفاده کرده و در آن دوران حساس و پرفشار بهترین کارنامه را از خود برجای بگذارد. روندی که البته با موفقیتهای خوبی هم شروع شد، اما در ادامه، با توجه به آنچه مشکلات قلبی عنوان شد و البته نابسامانی شرایط میراث فرهنگی و ادامه فشارها بر نجفی، نیمه تمام ماند و مشاور اقتصادی فعلی حسن روحانی از سمتش در سازمان میراث فرهنگی استعفا داد. محمدعلی نجفی این بار باید به شورا و مردم تهران تضمین دهد در صورت انتخاب شدن که کار را در میانه راه رها نمیکند. با در نظر گرفتن چنین سابقهای، میشود اینطور به ماجرا نگاه کرد که بوی خوشی از جلسه سعادتآباد به مشام نمیرسد.
اگر طراحی سناریوی کارگزاران بر این مبنا باشد که این بار نیز نجفی برای مدتی در مسند شهردار فعالیت کند و بعد از آن به بهانه عارضه قلبی یا هر مورد دیگری، با بازتولید داستان میراث فرهنگی، راه بهشت را برای حسین مرعشی یا محسن هاشمی باز کند، بدون شک میتواند حیات سیاسی نجفی و مقبولیت او را با صدماتی جدی مواجه سازد و جلسه سعادتآباد را برای همیشه تبدیل به نماد فرصتسوزی اصلاحطلبان کند. جلسه سعادتآباد میتواند آغاز حاشیههای تازه و بیهودهای باشد که هم راه شورای شهر اصلاحطلب منتخب مردم تهران را به بیراهه ببرد و هم رنگ و بوی مدیریت قالیبافی را در شهرداری زنده نگه دارد.
میخواستیم عارف پوششی باشد اما گفت نامزد شوم، کنار نمیروم
سخنگوی کارگزاران فاش کرد که محمدرضا عارف در پاسخ به دعوت از وی برای نامزدی پوششی در انتخابات ریاست جمهوری گفته بود من اگر بیایم کنار نمیروم.
حسین مرعشی در مصاحبه با ماهنامه اندیشه پویا گفت: عارف گفت در صورتی در انتخابات ثبتنام میکند که از صحنه کنار نرود. بنابراین کاندیداتوری پوششی او منتفی شد.
به گفته مرعشی اگرچه هاشمی از محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری نیز به عنوان نامزدهای مناسب برای حضور در عرصه انتخابات در کنار حسن روحانی نام برده بود اما بعد از درگذشت هاشمی، تدبیر او با مخالفتهایی مواجه شده بود: «آقای روحانی شخصاً با این موضوع مخالف بود و آقای ناطق نوری و حاج حسن خمینی نیز با او هم عقیده بودند که نامنویسی فرد دیگری جز آقای روحانی از جناح اصلاحات در انتخابات مصلحت نیست و کنار گذاشته شدن ایشان را آسانتر میکند. اما آقایان خاتمی، موسوی خوئینیها و نوری با حضور کاندیدای پوششی موافق بودند. »
در جلسه هیئت رئیسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان آقای عارف گفت که در وضعیتی در انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام میکند که از صحنه کنار نرود. با منتفی شدن بحث آقای عارف، چهارگزینه به ارکان جریان اصلاحات پیشنهاد دادیم: آقایان جهانگیری، ظریف، زنگنه و ایرج ملکزاده. در جلسه با رئیس دولت اصلاحات، ایشان نظر داد که اگر آقای روحانی درباره لزوم حضور یک کاندیدای دیگر در عرصه قانع شد، کاندیدای ما آقای جهانگیری باشد و اگر آقای روحانی بر مخالفت خود پافشاری نمود، کاندیدای ما آقای عارف باشد.
مرعشی میافزاید: افرادی همچون محمدعلی نجفی و حتی افرادی همچون حمیدرضا جلاییپور در حزب اتحاد ملت ایران با طرح کاندیدای پوششی مخالف بودند و نظر مخالف خود را به شکل مکتوب به دکتر روحانی داده بودند، آنها استدلال کرده بودند که حضور کاندیدای پوششی احتمال رد صلاحیت روحانی را بالا خواهد برد اما در عمل دیدیم که این استدلال آنها نادرست بود.
حجاریان: روحانی آدم ندارد(!)
سعید حجاریان میگوید روحانی به خودی خود آدم ندارد.
وی در مصاحبه با روزنامه اعتماد و در پاسخ این سؤال که «شعار اصلاحات در اصلاحات نخستینبار توسط شما مطرح شد و گویی در قامت یک دستور عمل درآمد. فکر میکنید اصلاحات امروز چقدر به اصلاحات نیاز دارد؟ » گفت: همین که دولت فعلی بتواند شرایط سختی که برای اصلاحات ایجاد شد را به روال عادی برگرداند، ما کلاهمان را بالا میاندازیم.
خبرنگار میپرسد «ولی دولت آقای روحانی اصلاحطلب نیست که بخواهد برای شما فضا را باز کند» و حجاریان میگوید: بله، ولی مهمترین مدافعش، اصلاحطلبان هستند؛ خودش به خودی خود آدم ندارد! ولی باید باور کنیم که آقای روحانی در دولت یازدهم زمین سوخته تحویل گرفت. شما نمیدانید اوضاع کشور چگونه بود.
وی ادامه میدهد: الان زمانهاش نیست که اصلاحطلبان بخواهند شبیه آن سالها شوند. وقتی زمانهاش نیست خب چه کار کنند!؟
آن موقع مشارکت بود، اما منحلش کردند، الان اتحاد] ملت ایران اسلامی [هست ولی مشارکت خیلی با اتحاد فرق میکرد. مثلا نگاه کنید، روزنامههای آن زمان را با امروز مقایسه کنید.
خبرنگار میپرسد «با توجه به شرایط موجود فکر میکنید دوباره روزی برسد که اصلاحطلبان دولت و مجلس را در دست بگیرند؟ » و او میگوید: انشاءالله، انشاءالله. من امید دارم. غصه نخورید! «غیر از امیدواری؟ زمینه اجتماعی چطور است؟ » ببینید، جوانها خیلی سرخورده شدهاند و خیلی کار میبرد تا آنها دوباره شبیه گذشته شوند.
ادعای افراطیون مانند حجاریان درباره تنها بودن روحانی و آدم نداشتن او، یادآور مشابه همین اظهارات در دوره اصلاحات است که میگفتند خاتمی را خودمان سرکار آوردیم و اگر با مطالبات ما همراهی نکند، او را از قطار اصلاحات پیاده میکنیم.
اغراق در محاسبه قیمت گاز در قرارداد توتال
وزیر نفت در اعلام قیمت گاز برای محاسبه قرارداد توتال اغراق کرد.
وبسایت الف نوشت: وزیر نفت در جلسه مجلس برای دفاع از قرارداد توتال و در گفتوگوی ویژه خبری برای محاسبه درآمد فاز یازده پارس جنوبی، قیمت گاز را ۲۰ سنت در نظر گرفت. در حالی که قیمت ۲۰ سنت، نه با قیمتهای جهانی گاز پالایش شده تطابق دارد و نه با فروش گاز پالایش شده در کشور (که به مراتب ارزانتر از قیمتهای جهانی گاز پالایش شده است تطابق دارد.
موارد زیر گوشهای از واقعیتهای حاکم بر بازار داخلی و جهانی گاز را مرور میکند؛ الف) قیمت گاز در هاب هنری و هاب اروپا حدود ۱۰ سنت میباشد در سال کمتر از شش درصد گاز تولیدی ایران صادر میشود. ب) قیمت گاز تحویلی به پتروشیمیها در فروردین ماه سال جاری ۲۳۱۳ ریال است به عبارت دیگر با نرخ دلار ۳۷۰۰ تومان قیمت گاز برابر ۶/۳ سنت بر متر مکعب بوده است (منبع شرکت ملی گاز) ج) حداکثر قیمت گاز خانگی در فصل هشت ماهه گرم سال ۱۵۰ تومان (یا چهار سنت بر متر مکعب) و در چهار ماهه فصل سرد، برابر نصف فصل گرم (یا حدود دو سنت بر متر مکعب) است بنابراین با توجه به مصرف زیاد گاز در فصل سرد، متوسط قیمت گاز خانگی حدود ۳ سنت بر متر مکعب است که حدود شصت درصد گاز مصرفی سال به این بخش اختصاص دارد. (منبع شرکت ملی گاز)
جمعبندی قیمتهای فوق با توجه به سبد مختلف مصارف اعم از صادرات تجاری خانگی پتروشیمی و... نتیجه جالبی را به دست میدهد با توجه به اینکه حدود شش درصد گاز تولیدی صادر، ۸۰ درصد به مصرف تجاری و خانگی و نیروگاهها، و بقیه صرف پتروشیمیها میشود بنابراین متوسط قیمت فروش گاز کشور توسط شرکت گاز تنها حدود چهار سنت میباشد. مشخص نیست دلیل اینکه وزیر محترم نفت قیمت گاز را بیست سنت یعنی حدود پنج برابر محاسبه فرمودهاند چیست؟
موضوع وقتی شکل بغرنجتری به خود میگیرد که بدانیم نه تنها قیمت گاز توسط وزیر ۵ برابر قیمت واقعی گاز ایران اعلام شده است بلکه اصلاً گاز پالایش شده محصول تولیدی از قرارداد توتال نیست بلکه محصول تولیدی قرارداد توتال، گاز پالایش نشدهای است که باید وارد پالایشگاه شود و پس از آن توسط دهها ایستگاه تقویت فشار گاز و هزاران کیلومتر شبکه انتقال و توزیع به دست مصرفکننده (خانگی، تجاری، پتروشیمی یا صادرات به ترکیه و ارمنستان) برسد لذا سهم ساخت، نگهداری و بهرهبرداری این همه تأسیسات نیز باید مورد ملاحظه قرار گیرد و از قیمت اعلام شده کم شود به عبارت دیگر قیمت گاز محصول قرارداد توتال خوشبینانه حدود نصف مبلغ فوق یعنی حدود ۲ سنت میباشد که نشان دهنده اغراق ده برابری یا هزار درصدی قیمت گاز توسط وزیر محترم است. واقعاً اغراقها در قرارداد توتال قرار است به کجا ختم شود؟